.:: بیزحمت… مرا اهلی کن! در این هنگام بود که روباه پیدا شد.روباه گفت: سلام!شازده کوچولو سر برگرداند و کسی را ندید، ولی مودبانه جواب سلام داد.صدا گفت: من اینجا هستم، زیر درخت سیب… بیشتر بخوانید » “بیزحمت… مرا اهلی کن!”